ارتقای پاسگاه به کلانتری خواست مردم بندر شیرینو گلایه و ناراحتی مردم از حذف طبقه سوم مرکز جامع سلامت بندر شیرینو ساخت مجتمع فرهنگی در بندر شیرینو به یک مطالبه اجتماعی تبدیل شده است بریده شدن نان صیادان و مشکلات معیشتی به دلیل عدم توجه به رفع مشکلات اسکله صیادی بندر شیرینو سومین محفل بزرگ قرآنی در بندر شیرینو برگزار شد سه راهی شیرینو و تکرار تصادفات عابر پیاده مردم عزیز شرینو از بلاتکلیفی مدرسه دبیرستان شیرینو گلایه بحقی دارند یک فرهنگی بومی، سرپرست شرکت قطب سپهر لاوان شد طراحی لوگو حرفه ای چگونه باید باشد؟ سید عباس رضایی سرپرست شهرداری شیرینو شد مجوز تاسیس شهرداری «بندر شیرینو» صادر شد به کارگیری راننده استیجاری خودرو در مرکز جامع سلامت امام رضا (ع) شیرینو
زینب کوهرو: من از همان بچگی پسر شر و شیطونی بودم.به قول دایی بزرگهام از دیوار راست بالا میروم.تمام فامیل یا بهتر بگویم تمام مردم محله میدانند که من خیلی نترس، شجاع و دیوانه هستم.با این سن کمم خیلی از بزرگترهای محل دل و جراتدارتر هستم.اگر کسی بگوید فلان جا خطر دارد و هیچ انسانی نباید برود من اولین کسی هستم که میروم.اصلا ترس ....
زینب کوهرو: پدر من، پدر پدرم، پدر پدر پدرم، پدر پدر پدر پدرم، خلاصه نسل اندر نسل خانوادهی من جاشو بودهاند و زندگیشان در دریا و ماهی و تور خلاصه میشود. پدرم میگوید پدر پدرش در زمان جوانی با زنی ازدواج کرده که نیمی از بدنش انسان و نیمی دیگر ماهی بوده. من این داستان […]